سپاه و بسیج؛ از تاراج اقتصاد تا صدور خشونت و مزدور


جمهوری اسلامی ایران از ابتدای شکل‌گیری خود، به‌جای تأمین رفاه و امنیت مردم، ساختاری نظامی-امنیتی را بنا نهاده که هدف اصلی آن حفظ سلطه روحانیت و تداوم نظام ولایت مطلقه اسلامی است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) و نیروی بسیج، دو بازوی کلیدی این سیستم، به‌عنوان ابزار سرکوب داخلی و نیروی نیابتی خارجی، نقشی اساسی در تثبیت استبداد دینی داشته‌اند. این مقاله، با تحلیل ساختار، عملکرد و مأموریت‌های سپاه و بسیج، نشان می‌دهد که این نهادها نه‌تنها برخلاف منافع ملی عمل می‌کنند، بلکه عامل اصلی تضعیف دموکراسی، سرکوب آزادی‌های شهروندی، و صدور خشونت و تروریسم اسلامی ولایت فقیه در منطقه و جهان هستند. این پژوهش با استفاده از اسناد و داده‌های معتبر، ماهیت تروریستی این دو نهاد را بررسی کرده و تأثیرات مخرب آن‌ها را بر ایران و جامعه بین‌المللی تبیین می‌کند.


سپاه و بسیج؛ ابزارهای استبداد دینی و گسترش تروریسم دولتی

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ به فرمان روح‌الله خمینی تشکیل شد و به‌سرعت به نهادی فراگیر در عرصه‌های نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی تبدیل گردید. بسیج نیز در سال ۱۳۵۹ با هدف جذب نیروهای مردمی برای دفاع از نظام اسلامی شکل گرفت، اما به‌سرعت به یک نیروی شبه‌نظامی ایدئولوژیک بدل شد که مسئولیت سرکوب مخالفان را بر عهده دارد. برخلاف ارتش‌های ملی که وظیفه اصلی آن‌ها حفاظت از کشور در برابر تهدیدات خارجی است، سپاه و بسیج در عمل نیروهایی ایدئولوژیک هستند که مأموریت اصلی آن‌ها حفاظت از حکومت اسلامی به‌جای حفظ منافع ملی است.

در این مقاله، ابتدا به بررسی ساختار و نقش سپاه و بسیج در سیاست داخلی ایران پرداخته می‌شود، سپس مأموریت‌های فراملی آن‌ها در منطقه و جهان مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و درنهایت با ارائه شواهد و داده‌های معتبر، ثابت می‌شود که این دو نهاد، مصداق سازمان‌های تروریستی هستند.


۱. سپاه و بسیج؛ تهدیدی علیه مردم و منافع ملی ایران

ماهیت ایدئولوژیک و نقش سرکوبگرانه داخلی

سپاه و بسیج در چارچوب یک نظام تئوکراتیک، کارکردی دوگانه دارند: حفاظت از دیکتاتوری مذهبی و سرکوب آزادی‌های شهروندی. نیروی قدس، شاخه خارجی سپاه، در مأموریت‌های فرامرزی فعال است، درحالی‌که بسیج، با حضور گسترده در تمامی شهرها و روستاهای ایران، ابزاری برای کنترل اجتماعی و سرکوب داخلی است.

سرکوب اعتراضات داخلی در سال‌های ۱۳۸۸، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ نمونه‌های بارز استفاده از این نیروها علیه مردم ایران است. گزارش‌های سازمان‌های حقوق بشری از جمله عفو بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر نشان می‌دهند که سپاه و بسیج در سرکوب اعتراضات، از خشونت‌های شدید شامل شلیک مستقیم به معترضان، بازداشت‌های گسترده، شکنجه، و اعدام‌های فراقانونی استفاده کرده‌اند.


سلطه بر اقتصاد کشور و فساد گسترده

سپاه پاسداران نه‌تنها یک نیروی نظامی بلکه یک امپراتوری اقتصادی است که بر بخش‌های کلیدی اقتصاد ایران از جمله نفت، پتروشیمی، بانکداری، راه‌سازی، مخابرات و معادن سلطه دارد. بر اساس گزارش مرکز تحقیقات کنگره آمریکا، سپاه با در اختیار داشتن بنیادهایی مانند قرارگاه خاتم‌الانبیا و بنیاد تعاون سپاه، کنترل بخش عمده‌ای از پروژه‌های اقتصادی کشور را در اختیار دارد.

این سلطه اقتصادی علاوه بر ایجاد رانت، فساد و انحصارطلبی، موجب شده که منابع کشور به‌جای توسعه اقتصادی، صرف تأمین مالی نیروهای نیابتی و گسترش نفوذ ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در منطقه شود. نتیجه این سیاست‌ها، فقر گسترده، تورم شدید و مهاجرت نخبگان بوده است.


۲. صدور ایدئولوژی اسلامی و عملیات تروریستی فراملی

گسترش نفوذ در منطقه با حمایت از گروه‌های تروریستی

سپاه پاسداران، به‌ویژه نیروی قدس، از طریق ارسال تسلیحات و تأمین مالی گروه‌های تروریستی نظیر حماس، حزب‌الله لبنان، حوثی‌های یمن، حشدالشعبی عراق و گروه‌های نیابتی در سوریه و افغانستان، نقش مهمی در بی‌ثبات‌سازی منطقه ایفا می‌کند.

لبنان: حزب‌الله، یکی از مهم‌ترین گروه‌های نیابتی سپاه پاسداران، از دهه ۱۹۸۰ به‌طور کامل تحت حمایت جمهوری اسلامی قرار گرفته است. این گروه نه‌تنها در عرصه سیاسی لبنان نقش پررنگی دارد، بلکه به‌عنوان ابزار اصلی اجرای سیاست‌های سپاه در منطقه، به‌ویژه در سوریه و علیه اسرائیل، به کار گرفته شده است.

عراق: پس از سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳، به یکی از مهم‌ترین عرصه‌های نفوذ نیروی قدس سپاه پاسداران تبدیل شد. این نفوذ با ایجاد و حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی شیعه، که تحت عنوان حشدالشعبی، کتائب حزب‌الله و عصائب اهل حق فعالیت می‌کنند، به‌شدت گسترش یافت.

یمن:  به‌عنوان یکی از ضعیف‌ترین کشورهای خاورمیانه از نظر اقتصادی و سیاسی، به عرصه‌ای دیگر برای گسترش نفوذ جمهوری اسلامی تبدیل شده است. حوثی‌های یمن که تحت حمایت مستقیم ایران و سپاه پاسداران قرار دارند، به یکی از مهم‌ترین تهدیدهای منطقه‌ای، به‌ویژه علیه عربستان سعودی و امارات متحده عربی، تبدیل شده‌اند.

فلسطین: یکی از راهبردهای کلیدی جمهوری اسلامی برای مشروعیت‌بخشی به خود در جهان اسلام، حمایت از گروه‌های مسلح فلسطینی تحت عنوان مقاومت در برابر اسرائیل است. در این راستا، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، دو گروه شبه‌نظامی فعال در نوار غزه، از حمایت گسترده سپاه پاسداران، به‌ویژه نیروی قدس، برخوردارند


ارسال عوامل نفوذی به اپوزیسیون برای جلوگیری از اتحاد

یکی از مؤثرترین ابزارهای جمهوری اسلامی ایران برای مهار و تضعیف نیروهای اپوزیسیون، نفوذ هدفمند و سازمان‌یافته در میان گروه‌های مخالف داخلی و خارجی است. این سیاست که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی هدایت می‌شود، با بهره‌گیری از روش‌های متعددی مانند ارسال مأموران نفوذی، مهندسی اختلافات داخلی، ایجاد گروه‌ها و انجمن های جعلی و اعمال فشار بر فعالان سیاسی و رسانه‌ای، به‌طور مؤثر موجب اختلاف، تشتت و فقدان انسجام در صفوف اپوزیسیون شده است. به‌ویژه پس از اعتراضات گسترده در دهه‌های اخیر و افزایش فشارهای بین‌المللی، سپاه پاسداران اسلامی سرمایه‌گذاری گسترده‌ای روی راهبردهای اطلاعاتی و امنیتی برای تضعیف و کنترل مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور انجام داده است. در این راستا، سپاه پاسداران با همکاری وزارت اطلاعات، مأموریت دارند که عناصر نفوذی را در صفوف اپوزیسیون خارجی جای دهند، بر روند تصمیم‌گیری جریان‌های مخالف تأثیر بگذارند، پروژه‌های وحدت را مختل کنند و چهره‌های شاخص مخالف را تخریب نمایند. این سیاست، علاوه بر آنکه به‌طور مستقیم باعث تضعیف اپوزیسیون شده، موجب افزایش بی‌اعتمادی میان جریان‌های مختلف و ناکامی در ایجاد یک جبهه متحد علیه جمهوری اسلامی شده است.


اعزام مأموران نفوذی به‌عنوان فعالان سیاسی، روزنامه‌نگاران و کنشگران حقوق بشری

یکی از متداول‌ترین روش‌های سپاه پاسداران برای نفوذ در اپوزیسیون، اعزام نیروهای امنیتی به‌عنوان کنشگران سیاسی، روزنامه‌نگاران، فعالان حقوق بشر یا اعضای سازمان‌های مخالف است. این افراد با ورود به گروه‌های سیاسی و رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور، وظایف زیر را بر عهده دارند:

-جمع‌آوری اطلاعات از ساختار تشکیلاتی، روابط درونی و برنامه‌های استراتژیک گروه‌های مخالف؛

-جلب اعتماد چهره‌های تأثیرگذار اپوزیسیون و ایفای نقش در تصمیم‌گیری‌های کلیدی؛

-نفوذ در رسانه‌ها و جهت‌دهی به روایت‌های خبری با هدف ایجاد تفرقه و انحراف از مسائل کلیدی؛

البته برخی رسانه‌های فارسی‌زبان که در ظاهر منتقد جمهوری اسلامی هستند، در عمل به‌عنوان ابزار کنترل و مهندسی افکار عمومی توسط عوامل نفوذی حکومت عمل می‌کنند.این رسانه‌ها از طریق تحریف اخبار، سانسور موضوعات کلیدی و ایجاد اختلاف میان نیروهای اپوزیسیون، به‌طور غیرمستقیم به جمهوری اسلامی خدمت می‌کنند.


ایجاد اختلاف و تفرقه میان گروه‌های مختلف اپوزیسیون

سپاه پاسداران از طریق شبکه‌های رسانه‌ای و نفوذی‌های خود، به‌صورت هدفمند تلاش می‌کند که اپوزیسیون را دچار اختلافات شدید داخلی کند. روش‌های اجرای این استراتژی عبارت‌اند از:

-انتشار شایعات و اطلاعات جعلی درباره شخصیت‌ها و گروه‌های مخالف؛

-برجسته‌سازی تفاوت‌های ایدئولوژیک و تشدید قطب‌بندی‌های داخلی، مانند اختلافات میان جمهوری‌خواهان و سلطنت‌طلبان، یا چپ‌گرایان و ملی‌گرایان؛

-حمله رسانه‌ای به چهره‌های مؤثر اپوزیسیون با هدف بی‌اعتبارسازی آن‌ها در میان هواداران خود.

که این استراتژی موجب شده است که تلاش‌ها برای تشکیل یک جبهه متحد علیه جمهوری اسلامی، بارها با شکست مواجه شود.


ایجاد گروه‌های جعلی اپوزیسیون برای کنترل و انحراف جنبش‌های اعتراضی

یکی از روش‌های پیچیده‌تر سپاه پاسداران، تأسیس یا نفوذ در گروه‌های سیاسی جعلی است که در ظاهر مخالف حکومت، اما در عمل کنترل‌شده و بی‌اثر هستند. این گروه‌ها معمولاً با اهداف زیر تشکیل می‌شوند:

-جذب و کنترل نیروهای معترض تا از پیوستن آن‌ها به گروه‌های اپوزیسیون واقعی جلوگیری شود؛

-تاسیس انجمن های جعلی متعدد و چند دسته سازی ایرانی ها با نام های حقوق بشری، دیاسپورای ایرانی و ... ؛

-ارائه روایت‌های انحرافی و تخریب مسیرهای مبارزه سیاسی مؤثر؛ 

کمک به جمهوری اسلامی در شناسایی و حذف مخالفان واقعی از طریق جمع‌آوری اطلاعات درباره اعضا و فعالیت‌های آن‌ها.


تطمیع یا اعمال فشار بر مخالفان برای همکاری با جمهوری اسلامی

سپاه پاسداران همچنین از روش‌های تطمیع یا تهدید برای جذب مخالفان به‌عنوان عامل نفوذی خود استفاده می‌کند. برخی از این روش‌ها شامل:

-تحت‌فشار قراردادن اعضای خانواده‌ی مخالفان در ایران برای مجبور کردن آن‌ها به همکاری؛

-پیشنهاد امتیازات مالی، امنیتی یا اجتماعی برای تغییر مواضع و همکاری با رژیم؛

-استفاده از تهدیدهای جانی و ترور شخصیت برای وادار کردن مخالفان به سکوت.


۳. چرا سپاه پاسداران و بسیج مصداق گروه‌های تروریستی هستند؟

بر اساس تعریف بین‌المللی تروریسم که شامل استفاده از خشونت علیه غیرنظامیان برای دستیابی به اهداف سیاسی یا ایدئولوژیک است، سپاه پاسداران و بسیج به‌وضوح در این دسته قرار می‌گیرند. برخی از مهم‌ترین شواهد در این زمینه عبارتند از:

-سرکوب گسترده معترضان داخلی با خشونت مرگبار (سازمان عفو بین‌الملل، گزارش سال ۲۰۲۳)

-دخالت نظامی و تأمین مالی گروه‌های تروریستی در منطقه (وزارت خارجه آمریکا، ۲۰۱۹)

-انجام عملیات ترور مخالفان سیاسی در خارج از کشور (پرونده ترور میکونوس، پرونده منصور ارباب‌سیر)

-پشتیبانی از حملات تروریستی در اروپا و آمریکا (دستگیری عوامل سپاه در آلمان، فرانسه و لوکزامبورگ)

بر همین اساس، ایالات متحده در سال ۲۰۱۹، سپاه پاسداران را به‌عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرد. برخی کشورهای اروپایی نیز در حال بررسی این اقدام هستند.


سخن آخر: سپاه و بسیج؛ تهدیدی برای ایران و جهان

سپاه پاسداران و بسیج، نه مدافع امنیت ملی، بلکه بازوان سرکوب یک حکومت ایدئولوژیک و تمامیت‌خواه هستند که بقای خود را در گرو خشونت، خفقان داخلی و مداخله‌جویی منطقه‌ای می‌بیند. این نهادها، به‌جای پاسداری از مرزهای ایران، مرزهای سرکوب و اختناق را گسترش داده‌اند و با تاراج منابع ملی، کشور را به ورطه فقر، فساد و انزوای بین‌المللی کشانده‌اند.

اما هیچ نظام سرکوبگری برای همیشه دوام نخواهد داشت. تاریخ نشان داده است که قدرت‌هایی که بر پایه ترس و سرکوب بنا شده‌اند، سرانجام در برابر اراده مردم فرو خواهند ریخت. نه سپاه و نه بسیج، قادر به مهار خیزش آزادی‌خواهانه ملت ایران نیستند؛ چرا که آزادی، نیرویی سرکوب‌ناپذیر است و ملتی که برای عدالت و رهایی به پا می‌خیزد، دیر یا زود سرنوشت خود را به دست خواهد گرفت.

امروز، با آگاهی و مقاومت مردم، همراهی جوامع بین‌المللی و افشای نقش مخرب سپاه و بسیج در سرکوب داخلی و صدور تروریسم، شرایط برای تغییر بیش از هر زمان دیگری فراهم است. تحریم‌های جهانی علیه این نهادهای سرکوبگر، افزایش فشارهای داخلی، و رشد جنبش‌های مردمی، نشانه‌هایی آشکار از پایان عصر استبداد دینی در ایران هستند.

ایران فردا، نه کشوری اسیر در زنجیر سرکوب، بلکه سرزمینی آزاد، آباد و دموکراتیک خواهد بود؛ کشوری که در آن، به‌جای هزینه کردن سرمایه‌های ملی برای جنگ‌های نیابتی و سرکوب مردم، ثروت‌های آن صرف رفاه، پیشرفت و آزادی خواهد شد. طلوع این روز، نه یک رؤیا، بلکه سرنوشتی گریزناپذیر است که با اراده، آگاهی و پایداری مردم ایران، رقم خواهد خورد.


احسان تاری نیا - لوکزامبورگ

نوشته شده در 9 فوریه 2025